کهکشان |
آنها معمولا افراد دقیقی هستند، زیرچشمی همهجا را میپایند بخصوص وقتی شما مقابل مدیرشان مینشینی و سوال میپرسی، وقتی هم کار به سوالات سخت میرسدو مدیر به لکنت میافتد یا با نگاهی پرالتماس از شما میخواهد که از این سوال بگذرید یا اگر کمی اعتماد به نفس داشته باشد به میانه میدود و به جای مدیر پاسخ میدهد و برای چند دقیقه، شما نمیدانید که با رئیس سازمان گفتوگو میکنید یا آقای روابط عمومی؟ شاید به خاطر همین مجاورت فیزیکی، از تعریف کلاسیک روابط عمومیها هم دورماندهاند. براساس این تعریف کلاسیک، روابط عمومیها در مقام چشم و گوش سازمان، پل ارتباطی سازمان و جامعه هستند، اما چنین تعریفی امروز به شعار تبدیل شده و بسیاری از مدیران روابط عمومیها بر کرسی توجیه و تمجید ازعملکرد مدیران نشستهاند. در آسیبشناسی روابط عمومیها آنچه بیش از پیش بهچشم میخورد تبدیل کارشناسان این حوزه به مدافع نقاط ضعف سازمان و قلب قضاوت جامعه نسبت به عملکرد مدیران است. این رویه که به «لاپوشانی» تعبیر میشود، به رویه جاریروابط عمومیها تبدیل شده و جایگاه بسیاری از متخصصان این حوزه را به کارمندانی دون پایه در صدور تکذیبیه و جوابیه تقلیل داده است. اما این جایگاه، معلول نگرش مدیران کلان سازمانها به واحد روابط عمومی و انتظارات غیرواقعی از کارکنان این حوزه است. روابط عمومی که براساس رویکرد حرفهای باید وزن سازمان خود را در افکار عمومی بسنجد و به عنوان یکمدیراستراتژیک بهترین برنامه را برای ارتقای جایگاه آن در افکار عمومی ارائه کند، به جای داشتن نگاه سازمانی بهبلندگوی مدیران و بعضا وزرا تبدیل شدهاست. در بسیاری موارد با انتشار مطالب انتقادی مدیر روابطعمومی مورد توبیخ قرارمیگیرد یا حتی برای مجیز نگفتن مجبور است پست خود را ترک کند. در چنین فضایی کارشناسان روابط عمومی به افراد همیشه نگرانی میمانند که به جای رصد رسانهها و تعامل با جامعه به دنبال پر و بال دادن به عملکرد مدیران کلان هستند تا با این راه در پست خود ماندگار باشند. [ جمعه 92/12/9 ] [ 1:4 عصر ] [ سعادت ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |