کهکشان |
شکی نیست که موجودیت این اقتصاد که ایرانی و اسلامی است باید هر چه بهتر معلوم و مشخص شود. این مسئله با تبیین اهداف اقتصاد مقاومتی قابل بررسی است. برای آشنایی با مفهوم تازه ای مثل اقتصاد مقاومتی لازم است به نظرات کارشناسی و تحلیلهای کارشناسان حوزه اقتصاد توجه ویژه داشت. بر همین اساس نقل قول کوتاهی در این زمینه را ذکر می کنیم: دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در محل پژوهشگاه صنعت نفت ضمن بازدید از این مرکز با مدیران، پژوهشگران و کارشناسان پژوهشگاه به گفت و گو پرداخت. اقتصاد مقاومتی
وی پس از بازدید از بخش های مختلف، در جمع مدیران و کارشناسان پژوهشگاه صنعت نفت به بازدید چند ماه قبل مقام معظم رهبری از این مرکز اشاره کرد و گفت: بازدید مقام معظم رهبری در انتهای سال گذشته از این پژوهشگاه را به فال نیک گرفته و توجه ایشان به مراکز پژوهشی را باعث بالندگی و رشد پژوهش و علم در کشور می دانم. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام سپس ترکیب تخصص و روحیه جهادی را از ویژگی های پژوهشگاه صنعت نفت دانست و گفت: ترکیب تخصص و تعهد همچون دوران دفاع مقدس معجزه آفرین بوده است و اگر هر کدام این ها در ترکیب متناسبی با یکدیگر قرار نگیرد نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. وی با اشاره به اینکه مهم ترین مساله امروز ما اقتصاد مقاومتی است گفت: هدف اقتصاد مقاومتی بازسازی و احیاء اقتصاد ملی است. موجودیت این اقتصاد که ایرانی و اسلامی است باید هر چه بهتر معلوم و مشخص شود. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: با تحقق استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی سیاست ملی در انقلاب شکل گرفت و دفاع ملی ما در جنگ تحمیلی احیاء شد، امروز نیز اقتصاد ملی ما هم باید در شرایط تحریم احیاء شود. رضایی با بیان این که امروز توسعه کشور، با الگوهای محافظه کارانه پیش نمی رود تصریح کرد: تحریم های ظالمانه و تحمیلی برای ملت ما می تواند یک فرصت هم باشد تا علاوه بر خنثی سازی آنها با کمک متخصصین و نخبگان و آحاد مردم، اقتصاد ملی شکوفای ایران اسلامی نیز محقق شود. وی افزود: این راهی است که باید با اعتماد به مردم و نخبگان و پژوهشگران جامعه طی کنیم و برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید به ظرفیت های مردمی داخل کشور همچون پژوهشکده های معتبر سهم و نقش داده شود. رضایی به دولتمردان توصیه کرد که بیشتر به امور هدایتی و نظارتی بپردازند و افزود: دولتمردان باید به مردم و نخبگان در کشور هر چه بیشتر اعتماد کنند . ویژگی اقتصاد مقاومتی باید این باشد که سردرگمی برای همیشه قطع شود و هدف تنها و تنها تولید و تقویت تولید باشد، کسری بودجه میخواهد باشد یا نباشد، سفته بازی میخواهد باشد یا نباشد، دلالی میخواهد باشد یا نباشد. وی در ادامه مدیریت را گمشده اصلی کشور دانست و گفت: در کشور علم و عالم و منابع وجود دارد ولی مدیریتی که به خوبی این ها را ترکیب کرده و با کمترین هزینه بیشترین سود را بدست آورد کمتر داریم که باید به این سمت و همچنین رسیدن به مدیریت یکپارچه، عملیاتی و هوشمند حرکت کنیم. رضایی در ادامه گفت: اگر ما دیروز قدرت ملی و سیاست ملی را بوجود آوردیم امروز می توانیم تولید ثروت داشته باشیم و من با اطلاع و به جد معتقدم موفقیت ما در اقتصاد ملی می تواند بیشتر از سیاست و دفاع نیز باشد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بر شمردن ویژگی های اقتصاد مقاومتی گفت: این نوع اقتصاد، مردمی است و از ظرفیت های مردم و نخبگان در آن استفاده می شود ضمن این که از دانش فنی دنیا هم در آن استفاده می شود.
چرا در این صحبت ها بر روحیه مقاومت تاکید شده است؟
اقتصاد مقاومتی ادبیاتی است که در مقابله با تحریمهای بینالمللی مطرح شده است. هم اکنون اقتصاد ایران باید بر مبنا و اصول درستی گام نهد تا از این رهگذر بتواند بر تحریمهای بینالمللی فائق آمده و تهدید تحریم را به فرصت تبدیل کند. آن اصول و مبناهایی که اقتصاد ایران باید داشته باشد، ادبیاتی را به نام اقتصاد مقاومتی ایجاد کرده است. سیاستهای پولی و مالی باید در این ادبیات اقتصادی مشخص شده و همواره به این س?ال پاسخ دهیم که از سیاستهایی که انجام میدهیم به دنبال چه میباشیم. برای اینکه متوجه شویم که سیاستهای پولی و مالی و غیره چگونه باید باشد و چه جهتگیری را باید دنبال کند، اول باید شناخت درستی از اقتصاد ایران و مشکل اصلی اقتصاد ایران داشته باشیم. به این معنا که سیاستی با هدفی اجرا میشود ولی بعد مشخص میشود که نه تنها به هدف نرسیدهایم بلکه از آن دور هم شدهایم. لذا در ادبیات اقتصاد مقاومتی اول از همه باید بدانیم مشکل اصلی اقتصاد ایران چیست؟ بعد از آن باید روش درست برخورد با مشکل را شناسایی و آنجاست که میتوانیم از نحوه سیاستهای پولی و مالی و انواع و اقسام سیاستهای دیگر، صحبت بهمیان آوریم. امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که مشکل اقتصاد ایران، مشکل طرف عرضه میباشد؛ مشکلی که امروز خودش را در کاهش ظرفیتهای تولیدی، افزایش بیکاری و سوزاندن سرمایههای انسانی( تخصص زدایی به جای تخصص زایی) و انواع واقسام مشکلات دیگر نشان میدهد. آنچه سبب شده است اقتصاد ایران نتواند تمرکز بر مشکل اصلی خود نماید به یک نوع عدم برنامهریزی یا به عبارت بهتر نوعی سردرگمی مربوط میشود. کسری بودجه دولت خود یک مشکل است، عطش روزافزون تولید به نقدینگی خود یک مشکل است، دلالی و سفتهبازی خود یک مشکل است، ضعیف شدن سیستم بانکی برای اعطای تسهیلات این نیز خود یک مشکل است و مشکل دیگر دریافت نکردن ارز از طریق صادرات نفت و مبادله تهاتری صادرات نفت است، این مشکلات خود چند مشکل دیگر را ایجاد کرده و بر دوام و عمق مشکلات قبلی نیز میافزایند، تورم و بیثباتی و ناامنی زاییده این مشکلات است که بر عمق مشکلات میافزاید، حال در برابر این همه مشکل دولت باید چه کند؟ نرخ ارز را افزایش دهد تا به حساب خود نرخ ارز را تک نرخی کند؟ عرضهی ارز را افزایش دهد تا سفته بازی را کاهش دهد؟ به دنبال پوشش کسری بودجه خویش برآید و از صندوق توسعه ملی و اوراق مشارکت برای درآمدزایی استفاده کند؟ سیاستهای پولی را برگزیند و بانکها را چاق و فربه کند؟ سیاستهای مالی را در اولویت قرار دهد؟ شرکتهای دولتی زیانده را واگذار کند تا هزینههای خود را کاهش دهد؟ برای مبارزه با تورم واردات انجام دهد تا هم به حساب خود گرانی را کنترل کند و هم نیاز به هزینه تراشی برای خود را از طریق حمایت از تولید داخلی از بین برده و دل به درآمدهای گمرکی ببندد؟ اینهاست که سبب میشود اقتصاد ایران هدف خود را گم کند و به جای آنکه روی علت اصلی تمام مشکلات تمرکز کند به نتیجهای که مشکلات ایجاد کرده است سرگرم شود. در کشور علم و عالم و منابع وجود دارد ولی مدیریتی که به خوبی این ها را ترکیب کرده و با کمترین هزینه بیشترین سود را بدست آورد کمتر داریم که باید به این سمت و همچنین رسیدن به مدیریت یکپارچه، عملیاتی و هوشمند حرکت کنیم ویژگی اقتصاد مقاومتی باید این باشد که سردرگمی برای همیشه قطع شود و هدف تنها و تنها تولید و تقویت تولید باشد، کسری بودجه میخواهد باشد یا نباشد، سفته بازی میخواهد باشد یا نباشد، دلالی میخواهد باشد یا نباشد، باید علت اصلی مشکلات اقتصاد ایران هدف قرار گیرد. اگر سیاستهای دولت این جهت دهی را برگزیند به راستی بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. قدم بعدی این است که برای رسیدن به این هدفی که دیگر قرار نیست سردرگم شویم، چه باید کرد؟ سیاستهای پولی و افزایش عرضهی پول توسط بانک مرکزی به شدت اشتباه است، چراکه تزریق پول توسط بانک مرکزی یک سیاست کورکورانه است و امروز باید پول را هدایت کرد تا در جایی که نتیجهاش کمک به تولید است، مصرف شود. تزریق کورکورانه پول همان بلایی است که اقتصاد کینز آن را تجربه کرده است، در زمان کینز به دلیل ناامنی پول کنز میشد و امروز به دلیل ناامنی و مهیا بودن بستر تجارت با پول، پول برای تجارت پول کنز میشود، بنابراین باید پول را هدایت کرد تا در جای درست خود خرج شود. لذا سیاستهای مالی بر سیاست پولی مقدم است. حال این سیاستهای مالی باید چگونه باشد؟ دولت باید مخارج خود را در چه بخشهایی افزایش دهد؟ همان طور که دولت کینزی با خرج کردن کالاهای تولیدکنندگان کمک به رهایی اقتصاد خود از رکود کرد، هم اکنون نیز دولت باید از طریق خرید کالاهای دانش بنیان، کمک به توسعه این شرکتها نموده و از سویی مخارج تحقیق و توسعهای خود را برای ارتقای سطح دانش و کمک به انباشت دانش، افزایش دهد. نتیجهی این سیاستها آن خواهد شد که در به صورت طبیعی فعالیتهای نامولد و ضدمولد از اقتصاد ایران خود را کنار بکشند و از سویی قیمتها و مکانیزم بازار نیز اصلاح شود. اگر اقتصاد ایران در جهت ساختن واقعیت مطلوب حرکت کند، قیمتها نیز به عنوان کاتالیزور، کمک راه شده و کمک به ساختن سریعتر واقعیت مطلوب میکند. ولی اگر قرار باشد از همان شروع کار از قیمتها و بازار کمک خواست، دست به طنابی پوسیده بردهایم که سرانجامش سقوط خواهد بود. قیمتها تنها انعکاس واقعیتها هستند و باید واقعیتها را به سمت مطلوب از طریق سیاستهای مالی هدف دار اصلاح کرد تا از این رهگذر قیمتها نیز علامت دهیهای صحیح خود را آغاز کرده و به صورت طبیعی سفته بازی و فعالیتهای نامولد را از اقتصاد حذف کند. به نظر این اقتصاد، مقاومتی است؛ مقاومت برای رسیدن به هدف و تمرکز بر هدف؛ آن هم در هر شرایطی. این ایستادگی و تمرکز بر هدف همان طور که با تاکید مقام معظم رهبری مشخص شده است، باید بر پایه توجه به واقعیات و با چاشنی واقع بینی محقق شود. باید امکانات و اهداف را شناخت و با تمام توان در جهت نیل به اهداف حرکت کرد. [ پنج شنبه 93/11/30 ] [ 6:37 عصر ] [ سعادت ]
[ نظر ]
با ظهور انقلاب اسلامی ایران، شکل جدیدی از حکومت در دنیا پدیدار شد که هم مردمی بود و هم اسلامی. حکومتی که بنای سازگاری با هیچ یک از ابرقدرت های شرق و غرب را نداشت و به هیچ قدرتی جز قدرت ایمان و پشتوانه مردم خویش وابسته نبود. ظهور این نوع جدید حکومتی، آن هم در منطقه ای مانند خاورمیانه که شاه راه حیاتی ارتباطی و قطب انرژی دنیاست، به مذاق مستکبرین ناخوشایند بوده و هست. از آن ناخوشایندتر، صدور این انقلاب به دل ها و قلوب مسلمین و سایر ملل است که به تازگی خود را در انقلاب های اسلامی منطقه خود را نمودار ساخته است. ذات وجود چنین نظامی برای اردوگاه استکبار، خطری همیشگی را به دنبال دارد. لذا از روزهای آغازین این مولود مقدس، بنای دشمنی را در اشکال گوناگون بنا نهادند. ابتدا به صورت ترورها و اقدامات خونین داخلی، قائله های گوناگون و سپس جنگ تمام عیار نظامی. این نکته نیز قابل ذکر است که تا جمهوری اسلامی ایران با حفظ ارزش های خود باقی بماند این دشمنی ها ادامه خواهد یافت. جنگ نظامی که پایان یافت، تاکتیک دشمن نیز تغییر کرد و به جای تهاجم نظامی، تهاجمات خود را به سایر عرصه ها از جمله عرصه اقتصادی کشاند. وجود تحریم های گسترده و گاهاً بی نظیر اقتصادی پس از دوران جنگ نظامی و تنگ تر شدن هر روزه این حلقه محاصره تحریم ها، خود گواهی بر این مدعاست. در سوی دیگر این میدان، جمهوی اسلامی ایران که از جمله آرمان های آن، حمایت از مستضعفین و مبارزه با مستکبرین عالم است، در راه نیل به اهداف و ارزش های خویش وارد صحنه مبارزه شد و موفقیت های عمده ای در نبردهای نظامی، علم و فناوری و... به دست آورد. اما در نبرد اقتصادی چه؟ درست است که مدل بهینه اقتصادی برای جمهوی اسلامی ایران اقتصاد اسلامی است، اما تا به ثمر نشستن این مدل متعالی چه باید کرد؟ آیا مدل های اقتصادی که در کشور تدریس می شد و یا می شود و در برنامه ها پیاده می شود توان مقابله با جنگ اقتصادی دشمن را دارد؟ مدل اقتصادیای که کشور عمدتاً پس از جنگ در پیش گرفت، مبتنی بر بازار آزاد، پذیرش نظم بین الملل و... بود که در این صورت می بایست ایران نیز به عنوان جزء کوچکی از دهکده جهانی با کدخدایی ایالات متحده آمریکا نقش بازی کند. دهکده ای که هر کس در آن از دستورات کدخدا تخطی کند مورد مجازات سازمان های بین المللی(!) قرار می گیرد. طبیعتاً اهداف رشد اقتصادی و توسعه ای این مدل ها مبتنی بر پذیرش ارزش های غربی است که در تضاد با مبانی و اصول انقلاب اسلامی قرار دارد. حال چه کنیم؟ چند راه وجود دارد: ساده ترین راه نفی ارزش های انقلاب اسلامی و پذیرش اصول لیبرالیسم اقتصادی است. در این راه هدف جمهوری اسلامی ایران می شود رسیدن به نقطه ای مانند ترکیه یا کره جنوبی یا شبیه آن ها. راه دوم پذیرش اصول لیبرالیسم اقتصادی و انقلاب اسلامی توأمان با هم است(!) در این شیوه با توجه به این که ارزش های انقلاب اسلامی در تعارض با دیگران استمورد هجمه آنان قرار می گیریم و از طرفی سلاح مقابله با آنان در اختیار ما نیست. چرا که مدل های اقتصادی کنونی، مبتنی بر پیاده سازی در شرایط اطمینان و ثبات پی ریخته شده اند. لذا جمهوی اسلامی ایران در این حالت روز به روز از لحاظ توان داخلی تحلیل رفته و بیشتر در موضع ضعف و انفعال قرار می گیرد. حاصل این شیوه، کاری است که سال هاست در کشور ما انجام می شود: دور زدن تحریم ها و در نتیجه پوسیدگی درونی اقتصاد کشور. اما راه حل بهینه برای کشور ما مدلی اقتصادی است که بتواند کشور ما را در شرایط جنگ. مبارزه به پیش ببرد. شرایطی که بر خلاف سایر کشورها برای ما شرایط گذرا نیست و حالت دائمی دارد. در این مدل اقتصادی به تحریم ها به عنوان فرصت هایی نگریسته می شود که می تواند از این فرصت ها برای کارا نمودن و اصلاح نقاط ضعف سیستم های اقتصادی کشور استفاده شود. مشکلاتی که زیر سایه سنگین درآمدهای کلان نفتی پوشیده بودند و روز به روز گسترده تر می شدند. [ پنج شنبه 93/11/30 ] [ 6:34 عصر ] [ سعادت ]
[ نظر ]
بدیهی است که تعریف یک راهبرد اقتصادی بهنام «اقتصاد مقاومتی» به نسبت تعامل نظام اسلامی با «نظام اقتصادی جهانی» از سویی و تقابل و رویارویی یا بهعبارت بهتر مقاومت در برابر خواستههای استکبار جهانی و عدم پذیرش سلطه آنان، مرتبط است.
اقتصاد کشوری که دارای جهانبینی خاصی است و این جهانبینی با منافع ابرقدرتهای روز دنیا در تضاد است، اقتصاد خاصی خواهد بود، چرا که دشمنی با چنین کشوری پایدار بوده و در هر دورهای به شکلی بروز مییابد. از این روی باید همه راهبردها و سیاستهای کشوری مثل ایران به گونهای طراحی شود که از کیان آن در برابر تهدیدها حفاظت کند و مسیر رسیدن به اهداف کشور را هموار سازد.
جمهوری اسلامی ایران که همیشه در معرض دشمنی قرار داشته و در برابر آن ها مقاومت کرده است باید اقتصادی متناسب با این وضع داشته باشد که از آن به اقتصاد مقاومتی تعبیر میشود. وقتی نظامی مانند نظام جمهوری اسلامی در جبهه مقاومت در برابر استکبار و صهیونیسم جهانی است و امنیت نظام اسلامی در چارچوب مقاومت در برابر نظام سلطه تعریف میشود باید دیگر زیرمجموعههای نظام مانند: ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی نظام اسلامی ضرورتا با همین مفروضه و شرایط مقاومت در برابر استکبار جهانی شکل گیرد و عمل کند. تعریف اقتصاد مقاومتی: اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که هماهنگ با سیاستهای کلان سیاسی و امنیتی نظام اسلامی و برای مقاومت در برابر اقدامات تخریبی شکل بگیرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادی تحریمها و توطئههای گوناگون اقتصادی نظام استکبار مقاومت کرده و توسعه و پیشرفت خود را ادامه دهد و روند رو به رشد همه جانبه خود را در ابعاد ملی، منطقهای و جهانی حفظ کند. اقتصاد مقاومتی رابطه نزدیکی با انسجام ملی دارد. منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته به طوری که کشور ضمن مقاومت در مقابل موانع و ناملایمات مسیر خود، روند پیشرفت پایدار خود را حفظ کند. توجه به راهکارهای ذیل جهت رسیدن به اهداف «اقتصاد مقاومتی» ضروری است: 1ـ نقطه شروع اقتصاد مقاومتی، سیاستگذاری برای اصلاح الگوی مصرف است. مصرف، تولید را جهت میدهد و این دو در کنار هم، جهت سرمایهگذاری را مشخص میکنند. رونق تولید داخلی و کاستن از وارداتی که میتواند به افول و کم رونقی و توقف واحدهای تولیدی داخلی منجر شود، استقلال اقتصادی، قطع وابستگی به خارج، ارتقای تکنولوژی در سطح کلانتر شکل میگیرد البته باید به گونهای عمل کرد که اقتصاد مقاومتی به معنای تحمیل فشار به مردم نباشد. 2ـ افزایش بهرهوری در تولید، کاهش قیمت تمام شده تولیدات، کیفیت بهتر و خدمات بیشتر در رقابت با تولیدات خارجی و کاهش واردات، حمایت از تولید ملی به ویژه تولیدات استراتژیک مدیریت و تنظیم واردات برای به حداقل رساندن نیاز کشور به ارز و حمایت از تولیدات داخل هدایت سیل نقدینگی موجود به سمت اقتصاد مولد و حذف ریشههای سوداگری در اقتصاد نظارت بر نحوه توزیع کالاها به ویژه کالاهای اساسی و ضروری اتخاذ راهبرد انقباض بودجه و مدیریت هزینه در کشور با اولویتگذاریها، کاهش مصرفگرایی و به تعویق انداختن پروژههای ناتمام با اولویتهای پایین داشتن بینش و نگرش مثبت به کسب و کار، ترجیحا کسب و کارهای مولد نوآورانه جهت بهبود فضای کسب و کار و ایجاد محیط رقابتی با جلب مشارکتهای مردمی و انحصار زدایی 3ـ کاهش آمار بیکاری و خشکاندن ریشههای فقر و آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری در جامعه
4ـ فعالسازی سیستمهای حمایتی پولی و مالی و بیمهای بخش تولید برای تحرک در اقتصاد داخلی و نیز حمایت از صادرات کالاهای غیرنفتی 5ـ افزایش واردات «دانش فنی»، «خطوط تولید» و «ماشینآلات» در ازای کاهش واردات کالاهای مصرفی با توجه به اهمیت این نوع معاملات در عصر اطلاعات همزمان با «تولید علم» و تولید «دانش فنی» و حمایت از «شرکتهای دانشبنیان» 6ـ تداوم سیاستهای مربوط به خودکفایی کالاهای اساسی مانند: گندم، روغن، شکر یا حداقل ترتیباتی برای یک «اقتصاد ترکیبی مقاومتی» در این باره و با توجه به فقدان طبیعی استعداد کشور برای خودکفایی کامل، نوع همسازی با دیگر کشورها و کانونهای اقتصادی دنیا باید در راستای اهداف استراتژیک کشور شکل گیرد. 7- توجه به معضل تورم و برقراری یک نظام قابل پیش بینی و قابل مدیریت در قبال شاخص تورم و تطبیق آن با سطح حقوق و دستمزدها و نیز قیمت ارز در پیشگیری سیاست های بهینه در این فرآیند 8ـ تبدیل «تهدیدها» به «فرصتها» در روند تأمین کالاها به این معنا که به محض اعمال تحریم در برخی از کالاها، شکلدهی به عزم ملی در حوزه فناوری و صنعت و تجارت برای ایجاد «خودکفایی» کامل یا حداقل «خود اتکایی» در تولید و تأمین این اقلام لازمه اقتصاد مقاومتی است. نباید اجازه داد در مورد فشارها و تهدیدهای اقتصادی، بزرگنمایی شود. ضمن آنکه تحریم «کاغذ پاره» نیست و نباید از آن استقبال کرد. 9ـ کاهش اتکا به نفت از طریق «کاهش واردات» و «افزایش صادرات غیرنفتی» یا کالاهای استراتژیک متکی بر نفت مانند پتروشیمی 10ـ برقراری ارتباطات خاص اقتصادی با برخی از کشورهای دوست، گسترش ارتباطات اقتصادی با کشورها و بلوکهای منطقهای و متکثر کردن شرکای تجاری از یک شریک عمده به چند شریک کوچکتر 11ـ تلاش برای جلوگیری از اجماع در قبال نظام اسلامی در سطح بینالملل. باید این مهم با توجه به آسیبپذیریهای اقتصاد جهانی و جاذبههای اقتصادی و تجاری ایران و تواناییها شکل گرفته در توسعه اقتصادی و فناوری کشور ساماندهی شود. 12ـ ایجاد شرکتهای مشترک یا ایجاد ارتباطات مؤثر شرکتها و مؤسسات ایرانی با برخی از مؤسسات خارجی در سطح منطقهای و بینالمللی برای تعامل و تأمین در موارد ضروری در فناوری و تجهیزات فنی و کالا به نحوی که باوجود تلاش استکبار، امکان مداخله و فشار خارجی در این خصوص فراهم نشود، ضمن اینکه ایجاد اینگونه ارتباطات بین بخش خصوصی کشور با همتایان خارجی آنها مؤثرتر خواهد بود. 13ـ تلاش برای جلوگیری از ایجاد اجماع و تحریم بانکی و وجود تحرک برای ارتباطات مؤثر بانکی و بیمه و حمل و نقل با استفاده از امکانات خارج از سلطه قدرتهای مخالف 14ـ مراقبت از توانمندی حمل و نقل کشور و جلوگیری از ایجاد انسداد و محدودیت توسط استکبار در قبال حمل و نقل بویژه حمل و نقل دریایی و واکنش مناسب در صورت نزدیک شدن دشمن به این عرصه. باید بدانیم تحریمهای کنونی ذیل مواد پانزدهگانه ماده 41 فصل هفتم منشور ملل متحد انجام میشود. لذا در اقتصاد مقاومتی باید ضمن راهبردنویسی، اقدامات احتمالی آینده در عملی کردن بندهای دیگر ماده پیشبینی شود و راهبردها بر اساس بدترین شرایط تحریمی احتمالی چیده شود. 15ـ شکلگیری روحیه «جهاد اقتصادی»، «تولید ملی» و «حمیت ایرانی». ضمن آنکه برای تقویت اقتصادی ملی «دیپلماسی اقتصاد مقاومتی» نیز لازم است. هدف از این نوع دیپلماسی تبیین دستاوردهای اقتصاد مقاومتی در مقابل فشارهای وارده است. فشارها در مورد کالای مصرفی و شاخصهای روزمره اقتصادی وارد میشود، ولی دستاوردهای مقاومت کشور، دستاوردهایی استراتژیک و بلندمدّت هستند، همچون خودکفایی در تکنولوژیها و فناوریهای برتر (هستهای) استقلال در سیاست خارجی و ... 16ـ خودداری از اسراف و ضایع کردن کالاها و ذخیرهسازی کالاهای اساسی در ابعاد حجیم توسط دولت و انبارکهای کوچک و هدایت شده و هوشمند توسط مردم (مانند کشور سوئیس) حتی در زمان صلح و آرامش جهت تأمین امنیت غذایی مردم.
17ـ برقراری ارتباطات فراوان «متکثر» بین «اقتصاد ملی» و «اقتصاد جهانی» که برای نظام استکبار غیرقابل کنترل است و احتیاط در ارتباطات بزرگ که مورد تهدید واقع شود. 18ـ آمادگی برای انجام اقدامات مقابله به مثل در برخی موارد با توجه به مزیتهای استراتژیک نظام اسلامی از جهت تسلط بر آبراهها، منابع نفتی، موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک
اینها اهداف کلانی است که باید به آنها دست یافت. دستیابی به این شرایط شدنی است. این یک «مأموریت ممکن» است. نظام اسلامی قادر است با برنامهریزی، تلاش، تدوین استراتژیها و اقدامات لازم، با محوریت اقتصاد مقاومتی، بخش عمدهای از تهدیدهای امروزین را نیز به فرصت تبدیل کند. [ پنج شنبه 93/11/30 ] [ 6:31 عصر ] [ سعادت ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |