سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کهکشان
 
قالب وبلاگ

با برخی خوراکی‌های سرطان‌زا آشنا شوید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، ابتلا به 80 درصد سرطان‌ها مستقیم به سبک زندگی ما بستگی دارد. این سازمان می‌گوید اگر خورد و خوراک و سبک زندگی‌مان را اصلاح نکنیم، به‌طور حتم در سال‌های آینده، سرطان به جای بیماری‌های قلبی در صدر دلایل مرگ‌ومیر قرار خواهد گرفت.

انواع خوراکی‌های دودی مانند ماهی، برنج، گوشت، سوسیس،‌ کالباس، سس و پنیرهای دودی حاوی مواد شیمیایی مختلف ساطع ‌شده از دود مانند هیدروکربن‌ها هستند و می‌توانند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهند.

ترکیب‌های شیمیایی که در قسمت‌های سوخته خوراکی‌های کبابی یا سرخ‌شده مانند ته‌دیگ، بلال، جوجه کباب، سیب‌زمینی سرخ‌شده و... وجود دارد، حاوی مواد سرطان‌زاست و احتمال ابتلا به انواع سرطان را در مصرف‌کننده افزایش می‌دهد.

برخی شیرین‌کننده‌های مصنوعی مانند اسپارتام حاوی ترکیب‌های سرطان‌زا هستند و مصرف آنها نه تنها برای بیماران دیابتی مفید نیست بلکه می‌تواند خطر ابتلا به سرطان را هم در آنها افزایش دهد.

عادت به خوردن غذاهای چرب، سرخ‌کردنی و پرکالری می‌تواند احتمال ابتلا به سرطان را در خانم‌ها بالا ببرد.

سدیم، نیتریت، نیترات و نیتروزامین موجود در گوشت‌های فرآوری‌شده مانند سوسیس و کالباس، آنها را به موادغذایی سرطان‌زا تبدیل کرده است. اگر در مصرف این خوراکی‌ها افراط شود، احتمال ابتلا به سرطان‌هایی در مصرف‌کننده بالا می‌رود.

حتی اگر خوراکی‌های مفیدی مانند ماهی و میگو هم درون روغن بسیار داغ و با حرارت بسیار بالا سرخ شوند، ترکیب‌های سرطان‌زایی در آنها آزاد می‌شود که خطر ابتلا به انواع سرطان را بالا می‌برند.

بیشتر افرادی که در مصرف چربی‌های حیوانی و گوشت قرمز افراط می‌کنند و رژیم غذایی‌شان از نظر میوه‌ها و سبزی‌ها فقیر است، در معرض ابتلا به سرطان روده قرار دارند.

هرچه میزان مصرف گوشت‌های کبابی و نیم‌پز در برنامه غذایی‌ بیشتر باشد، شانس ابتلا به سرطان‌ پروستات و پستان بیشتر خواهد شد.

افرادی که میوه، سبزی و موادغذایی تازه و سالم در برنامه غذایی خود ندارند و اهل الکل و دخانیات هم هستند، به اندازه کافی ویتامین و موادمعدنی دریافت نمی‌کنند بیشتر در معرض ابتلا به سرطان مری قرار می‌گیرند.

شانس ابتلا به سرطان پروستات با مصرف فراوان غذاهای چرب و پرکالری تا حد قابل‌توجهی بالا می‌رود.

احتمال افزایش ماده سمی و سرطان‌زای آکریلامید در اثر سرخ کردن شدید و با حرارت بالا در سیب‌زمینی وجود دارد.

ارتباط مستقیمی بین مصرف نوشیدنی‌های الکلی و ابتلا به سرطان حنجره وجود دارد.

مصرف روغن‌های جامد و هیدروژنه خطر ابتلا به سرطان را برای مصرف‌کننده در پی دارد.

محققان انگلیسی معتقدند افرادی که بیشتر موادغذایی شور و نمک‌سود استفاده می‌کنند، 2 برابر سایر افراد در معرض خطر ابتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش مانند سرطان معده قرار دارند.

ماهی و گوشت‌های خشک و دودی حاوی نیتروزامین هستند و مصرف مداوم آنها خطر ابتلا به سرطان‌های گوارشی مانند سرطان معده و روده را افزایش می‌دهد.

مصرف بیش از حد چربی‌های حیوانی، احتمال ابتلا به سرطان را در خانم‌ها و آقایان افزایش می‌دهد.

مصرف فراوان انواع خوراکی‌های حاوی چربی ترانس مانند چیپس،‌ پفک یا اسنک‌های دیگر می‌تواند خطر ابتلا به انواع سرطان را تا حد چشمگیری بالا ببرد.

مصرف بیش از حد غذاهای تند، ترش و شور می‌تواند باعث از بین رفتن تدریجی دیواره داخلی معده و افزایش خطر ابتلا به سرطان معده شود.

شانس ابتلا به سرطان معده در افرادی که کمتر میوه و سبزی می‌خورند و در خوردن غذاهای سوخاری، دودی، کبابی، کنسروی و سرشار از نمک افراط می‌کنند، بیشتر از سایرین است.

دود حاصل از زغال که روی کباب‌های زغالی می‌نشیند، حاوی مواد سرطان‌زایی مانند ترکیب‌های معطر هیدروکربنی است و خطر ابتلا به سرطان، به‌خصوص سرطان‌های دستگاه گوارش را بالا می‌برد.


[ شنبه 93/12/2 ] [ 5:57 عصر ] [ سعادت ] [ نظر ]

استقبال ساده از تشریف‌فرمایی فصل بهار

 


کم‌کم به هفته‌های آخر سال نزدیک می‌شویم و این روزها با تمام زیبایی که به خاطر آمدن بهار با خود به همراه دارد، با حس و حال عجیبی آمیخته است که نمی‌توان منکر رگه‌های پنهان اضطراب در آن شد.

شاید تعطیلات طولانی در کشور ما که حتی رفتن به یک پزشک متخصص را باید برای چند هفته فراموش کنیم یکی از دلایل آن باشد، زیرا در هفته‌های آخر سال تمام کارهای عقب‌مانده‌مان صف می‌کشند تا قبل از تعطیلات انجام شوند. اما استقبال از بهار این زیباترین فصل سال که زیبایی‌اش نه‌تنها در رنگ‌های درختان و گل‌ها، بلکه در معانی زیبایی است که برای ما انسان‌ها به همراه دارد و باید خیلی آسان‌تر از این چیزی باشد که تعریف کرده‌ایم.

با تمام احترام و علاقه‌ای که به فرهنگ اصیل و دوست‌داشتنی‌مان داریم، نمی‌توانیم منکر این واقعیت شویم که گاهی زیبایی لحظاتی خاص را به خاطر عرف و باید و نبایدهای فرهنگی‌مان از دست می‌دهیم. نگاهی به مراسم ازدواج در کشورمان بیندازید. زیباترین اتفاق زندگی هر کس، یافتن همراه زندگی است، اما آداب و رسوم دست و پاگیر که به بهانه فرهنگ ایرانی وارد این اتفاق زیبا می‌شود، گاهی بقدری سخت و طاقت‌فرساست که جوان قید یافتن شریک زندگی را می‌زند و عطایش را به لقایش می‌بخشد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در حالی که می‌توان خیلی زیباتر و ساده‌تر، ازدواج کرد و از مراحل آشنایی تا زیر یک سقف رفتن، به جای تحمل استرس، لذت برد. ازدواج که بیشتر مواقع یک‌بار در زندگی فرد اتفاق می‌افتد، اما آمدن بهار و استقبال از آن یک اتفاق هر ساله است پس لزوم بازنگری در باید و نباید‌های فرهنگی برای تشریف‌فرمایی بهار، لازم و ضروری است در غیر این صورت خانواده‌ها هر سال به جای لذت مضاعف در این روزها، استرس و در نتیجه اختلافات مضاعف را تجربه می‌کنند.

چاردیواری‌ها شباهت عجیبی به هم دارند، بعضی‌ها چهل متر و بعضی‌ها چهارصد متر هستند اما در نهایت، همه‌شان یک آشپزخانه، یک آیفون، یک گاز و... دارند. همان‌طور که خانه‌هایمان شبیه هم است با کمی اختلاف سایز و قیمت اجناس چیده شده در آن، دغدغه‌های زندگی‌مان هم شبیه هم است. این روزها همه خانه‌ها گرفتار حرف‌های مشابهی هستند که باید به کمک هم کاری کنیم تا این حرف‌ها کمرنگ شود تا بتوانیم رنگارنگی بهار را ببینیم. با هم نگاهی به حال و هوای این روزهای چاردیواری‌مان بیندازیم.

 

عید کجا بریم سفر؟
درست است که طبیعت زیباترین جلوه‌اش در فصل بهار است، اما سفرهای نوروزی باتوجه به هزینه‌های بالای این روزها و مشکلات اقتصادی برخی خانواده‌ها، یک دردسر جدی در اولین ماه سال است. سفر، روح را آرام می‌کند، درس زندگی به فرزندان می‌آموزد و فرصت یک نفسگیری برای روزهای آینده را می‌دهد، اما اگر قرار باشد به یک کار اجباری آن هم به دلیل حرف مردم یا این‌که چون همه می‌روند سفر ما هم باید برویم، تبدیل بشود، دیگر هیچ‌کدام از خاصیت‌هایش را نخواهد داشت. چند سالی است که موج سفرهای خارجی هم به راه افتاده است و دیگر حتی خانواده‌هایی که سطح اقتصادی متوسط رو به بالایی دارند هم از نگرانی کجا برویم در امان نیستند، زیرا هزینه این سفر‌ها حتی برای آنها هم مشکل است.


می‌شود به جای یک سفر پر هزینه و چند روزه چند سفر یکروزه و کم‌هزینه داشت. به طبیعت زیبای اطراف محل سکونت سرک کشید و زیبایی‌هایی را دید که برای دیدنش به دلار و سفر خارجی نیازی نیست. باید از شرایط لذت برد و بهار بهترین زمان برای تمرین دیدن زیبایی‌هاست.

خرید‌های پر حاشیه به بهانه عید
یکی از قوانین فرهنگی ما برای استقبال از بهار، نو‌نوار شدن و خرید لباس عید است، اما زندگی پدران ما به گونه‌ای بود که در تمام طول سال خرید خاصی انجام نمی‌دادند و عید بهانه‌ای می‌شد تا خودشان و خانواده را نونوار کنند، اما این روزها وضع فرق کرده است. تقریبا در تمام طول سال هر خانواده‌ای باتوجه به بودجه خود خرید‌های لازم و حتی غیر لازمی دارد که واقعا نیازی به خرید در روزهای پایانی سال و در ازدحام مغازه‌ها و خیابان‌ها نیست.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


البته نه این‌که خرید عید را به کل تعطیل کنیم، اما می‌توانیم خیلی مختصر‌تر و در حد نیاز و قبل از رسیدن به روزهای آخر این کار را انجام دهیم. بخصوص برای بچه‌ها که خرید عید حال و هوای دیگری دارد، اما آن را به یک تکلیف برای خودمان و خانواده‌مان تبدیل نکنیم زیرا متضرر می‌شویم.

 

تکاندن خانه و خستگی‌های به جا مانده
خانه‌تکانی یکی از قوانین زیبا و پر مفهوم شب‌های عید در فرهنگ ماست. تمیزی باعث آرامش است و خانه جایی است که باید تمیز و مرتب باشد تا افراد بتوانند در آن به آرامش روحی برسند، اما اگر بخواهیم در دو روز تمام خانه را بتکانیم و مثل یک مشق اجباری که در آخر شب می‌نویسیم و کسل و خسته‌مان می‌کند، روزهای آخر سال را به شست‌وشوی در و دیوار مشغول باشیم، دیگر لذت این خانه بهاری را نخواهیم برد. زمستان‌های سخت قدیم و خانه‌هایی که با انواع وسایل دود‌زا گرم می‌شد، چاره‌ای جز این نداشت که وقتی کرسی‌ها را جمع می‌کردند و به بهار نزدیک می‌شدند، خانه را که چندان بزرگ و پر وسیله نبود، خیلی خوب تمیز کنند. آن زمان از پرده‌های چند لایه تشریفاتی در پشت پنجره‌های خانه خبری نبود. این همه تیر و تخته و وسایل اضافی دردست و پا موج نمی‌زد و خانه‌تکانی هر چندسختی خودش را داشت، اما کاری بود که با قاعده و بخوبی انجام می‌شد.


حال که بیشتر خانه‌ها با شوفاژ و بخاری‌های بدون دوده گرم می‌شوند و زمستان‌مان هم از زمستانی افتاده، خانه‌تکانی کمی متفاوت شده است. لزومی ندارد در چند روز و به صورت فشرده تمام در و دیوارها را بشوییم و خانه را بتکانیم. می‌شود در طول چند هفته و هر بار یک قسمت از خانه را تمیز کرد. بهتر و راحت‌تر این است که نظافت خانه در تمام طول سال انجام شود. برای مثال دیوارهای اطراف کلید و پریزها که جای دست در آن می‌ماند، هر ماه تمیز شود. لوستر‌ها سه ماه یک‌بار برق بیفتد، فرش‌ها و مبل‌ها چند وقت یک‌بار لکه‌گیری شود و خلاصه تمیز‌کردن شیشه‌ها و شستن پرده‌ها بماند برای ماه اسفند تا به‌جای آن‌که با ورود به این ماه، فریاد بزنیم: بازهم خانه‌تکانی! خیلی راحت و بی‌دردسر در چند روز بتوانیم خانه‌مان را تمیز و بهاری کنیم.


[ شنبه 93/12/2 ] [ 5:54 عصر ] [ سعادت ] [ نظر ]

امروزه جمهوری اسلامی در حوزه‌های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه‌ی نظر و در کتاب‌های درسی و چه در عرصه‌ی عمل و تجارب بشری مشابه و مابه‌ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریه‌پردازی و الگوسازی در این عرصه‌های جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.

اگر تمام دانش انباشته و کتاب‌های مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربه‌ای مدون و مکتوب درباره‌ی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتاب‌های اقتصاد، هیچ پیشینه‌ای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهید دید و از آن‌جا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. حتی اگر مطالعاتی هم در این باره صورت گرفته باشد، در طبقه‌بندی‌های محرمانه و امنیتی قرار گرفته و امکان دسترسی به آن برای کارشناسان معمولی وجود ندارد. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمی‌تواند از نظریه‌های متداول برای حل مشکل و مسأله‌ی خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرم‌افزاری و الگوی اسلامی- ایرانی اداره‌ی جامعه، شکل بدیعی به خود می‌گیرد که الهام‌بخش جمیع ملت‌های آزاده خواهد بود.

چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی

مطلبی که در این نوشته درآمدی بر آن خواهم داشت، مسأله‌ی اقتصاد مقاومتی است. ابتدا لازم است که یک تبیین و تعریف علمی از اقتصاد مقاومتی ارائه دهیم. اقتصاد مقاومتی را می‌توان چهارگونه تعریف نمود و چهار الگو از آن یا ترکیبی از همه‌ی آنها را در کشور به عنوان پروژه‌هایی ملی پیگیری کرد.

اقتصاد موازی

تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابه‌ی «اقتصاد موازی» است؛ یعنی همان‌طور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیته‌ی امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تکمیل کند؛ چرا که انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازی‌های مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بسا ماهیتاً از عهده‌ی نهادهای رسمی اقتصادی برنمی‌آید. پس باید نهادهایی موازی برای این کارویژه ایجاد کند؛ یعنی ما در کشورمان به «اقتصاد پریم» نیاز داریم.
این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهره‌مندیم. البته این الگو در مدل‌های حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود دارد و این کشورها از نظام‌های چندلایه‌ی سیاستگزاری و اداره‌ی امور عمومی برخوردارند. به عنوان مثال می‌توانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمان‌های مردم‌نهاد، خیریه و بنگاه‌های خصوصی در عرصه‌ی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصه‌ی دفاعی و امنیتی کشورهای توسعه‌یافته‌ی غربی نام ببریم. البته مهم‌ترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصه‌ی اجرا با سؤالات نوینی روبه‌‌رو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از «بانک مرکزی موازی» در یک کشور و سامان‌بخشی به عرصه‌ی پولی- مالی کشور در دو لایه‌ی دولتی و عمومی وجود ندارد. ‌اما باز هم منطقاً نمی‌توان این الگو را در زمره‌ی مدل‌های اداره‌نشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.

اقتصاد ترمیمی

تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی «مقاوم‌سازی»، «آسیب‌زدایی»، «خلل‌گیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی می‌گفتیم که فلان نهاد نمی‌تواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف سیاست‌های نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند. مثلاً در این تعریف، ما از بانک مرکزی یا وزارت بازرگانی می‌خواهیم که کانون‌های ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی کنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریم‌ها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملکردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل می‌توان گفت این کار شبیه همان کاری است که «پتروس فداکار» با فروبردن انگشت خود در تَرَک دیواره‌ی سد انجام داد؛ یعنی باید ترک‌های ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاوم‌سازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعه‌یافته نیز در برهه‌هایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاوم‌سازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثلاً غرب پس از دو شوک نفتی 1979 و 1983 میلادی، اقدام به جایگزینی سوخت‌های فسیلی با سایر سوخت‌های نوین کرد؛ به‌طوری که امروزه با قیمت‌های بالای یک‌صد دلار نیز دچار شوک نفتی نمی‌شود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژه‌ی ملی و ارزشی هستیم.

اقتصاد دفاعی

تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه «هجمه‌شناسی»،‌ «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت می‌دهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافته‌ایم که ابزارها و شیوه‌های هجمه‌ی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.

اقتصاد الگو

چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاه‌مدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاه‌مدت می‌دانستند، این رویکرد چشم‌اندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل می‌شود. این تعریف هم که به نظر می‌رسد دور از دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویکرد، ما در پی «اقتصاد ایده‌آلی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهام‌بخش و کارآمد بوده و زمینه‌ساز تشکیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،‌ یکی از مؤلفه‌های مهم الگو می‌باید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسک‌پذیری و نوآوری می‌شود.

البته همه‌ی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطه‌ی «عموم و خصوص مِن‌وجه» دارند،‌ منتها برخی کوتاه‌مدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از استراتژی‌های مطلوب را نیز برایمان به تصویر می‌کشند.


[ پنج شنبه 93/11/30 ] [ 6:39 عصر ] [ سعادت ] [ نظر ]
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 66685